نانای کردن پرشان
پرشان جونم شیرین مامان چی بگم از شیرین کاریهات این روزها انقدر ماشاالله شیرین شدی که نگو تا برات نانای می خونیم دستهات رو می بری بالا و شروع برقصیدن می کنی بخصوص وقتی مامانی برات می خونه عزیز دلم دیروز دوبار خوردی زمین خیلی ناراحت شدم و گریه کردم .مامان جون تورو خدا بیشتر مواظب خودت باش آخه نمی تونیم که ببندیمت به جایی شیطونی کن اما مواظب خودت هم باش. پسرم امروز برات پلو مرغ درست کردم یک کمی سفت تر برداشتم تا کم کم عادت کنی اما اصلا لب نزدی دوباره مجبور شدم برات یه غذای دیگه درست کردم. اشکال نداره تو غذات رو خوب بخور من حاضرم برات همه کار بکنم. دوستت دارم کوچولوی شیرین زبونم
نویسنده :
مامان پریسا
0:28